خانههای عذاب که تاریکترین راز کره شمالی را پنهان میکند / آن چه بر سر دیپورتشدگان از چین به کره شمالی میآید
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۳۱۹۳
فرارو- "کیم کیو لی" پس از یک دهه فرار، گرسنگی و ازدواج اجباری خود را "خوش شانسترین زن جهان" میداند. داستان فرار افرادی از کره شمالی مانند او غیر معمول نیست. پس از جان سالم به در بردن از قحطی فاجعه باری که در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی کره شمالی را نابود کرد او به چین گریخت و هفت سال در آنجا باقی ماند. او درباره تجربه اولیه خود در چین به نشریه بریتانیایی "مترو" میگوید:"زمانی که برای نخستین بار به چین رفتم زبان چینی متوجه نمیشدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از مترو، بسیاری از زنان کره شمالی که فروخته شده اند در نهایت با خشونت خانگی مواجه شدند و اغلب نمیتوانستند از محله خود فرار کنند. این یکی از دلایلی است که کیو لی خود را خوش شانس میداند. پس از فرار او به یک مرد چینی نژاد فروخته شد که سه سال از او بزرگتر بود. خانواده آن مرد رفتار خوبی با او داشتند و حتی به او کمک کردند تا در رستورانی در تیان جین در نزدیکی پکن شغلی پیدا کند.
کیو لی از چین به مغولستان گریخت. سپس راهی کره جنوبی شد و در نهایت در سال ۲۰۰۷ به لندن رسید جایی که اکنون در آنجا مستقر است. اکنون او در حال مبارزه برای یافتن خواهرش "چئول اوک" یکی از ۶۰۰ فراری است که دو ماه پیش از چین به کره شمالی اخراج شدند.
از زمانی که حکومت تحت رهبری "کیم جونگ اون" او و شهروندان دیگر کرهای مانند وی را "تبهکار" و "خائن" قلمداد کرده ترس افرادی، چون او درباره بازگردانده شدن اجباری به کره شمالی افزایش یافته است. حکومت کره شمالی، خروج بدون اجازه شهروندان اش از کشور بدون دریافت مجوز را جرم و "خیانت به ملت" قلمداد میکند و مجازات آن را اعدام یا بازداشت در اردوگاههای کار اجباری تعیین کرده است. فراریان در آنجا با چشم انداز شکنجه روبرو میشوند. زنان مورد خشونت جنسی و جنسیتی و سقط جنین اجباری قرار میگیرند.
خبرنگار "مترو" از طریق منابع مطلع از وجود پنج گذرگاه مرزی در استانهای جیلین و لیائونینگ مطلع شده که از آن برای بازگرداندن افراد فراری به کره شمالی استفاده میشود. این گذرگاهها عبارتند از داندونگ به سینوئیجو، چانگبای به هیسان، هلونگ به موسان، تومن به اون سونگ و هون، چون به کیونگ وُن.
همان طور که کارگروه عدالت انتقالی (TJWG) سازمان حقوق بشری مستقر در سئول فاش ساخته این مسیرها گذرگاههایی هستند که در آن اتوبوسها و ونهایی که به شدت محافظت میشدند صدها فراری را در پوشش تاریکی به کره شمالی منتقل میکردند.
صدها نفر هنگام تلاش برای فرار به کره جنوبی و سایر کشورها در جستجوی آزادی بازداشت شدند. چئول اوک تا حد زیادی به اعتبار خواهر بزرگ ترش یکی از معدود افرادی است که مردم کره شمالی او را میشناسند اخیرا به کشورشان بازگردانده شده اند. او پس از فرار در سن ۱۴ سالگی در اوج قحطی در سال ۱۹۹۸ میلادی در شهری در استان جیلین در شمال شرقی چین ساکن شد.
او مانند کیو لی مجبور به ازدواج با یک مرد چینی شد ازدواجی که توسط یک قاچاقچی انسان ترتیب داده شد و بعداً یک دختر به دنیا آورد. او در ۲۵ سال گذشته عاشق خانواده اش شد، اما به دلایل نامعلومی ناگهان در تاریخ ۵ آوریل(۱۶ فروردین) قبل از تولد نوه اش دستگیر شد. آخرین باری که کیو لی با خواهر کوچک ترش صحبت کرد در تاریخ ۴ آوریل(۱۵ فروردین) بود قبل از آن که او خانه را ترک کند و بازداشت شود. چئول اوک پس از بازگشت به کشور با مجازات شدید، کار اجباری، کمبود غذا و عدم دسترسی به دارو در صورت بیماری مواجه خواهد شد.
علاوه بر این، مقامهای کره شمالی اهمیتی نمیدهند که زندانیان در زندان زندگی کنند یا بمیرند. از زمان بازگشت به کشور هیچ ارتباطی با فراریان برقرار نشده است. مکان و وضعیت رفاهی آنها هم چنان نامشخص است و مکان نگهداری آنان را میتوان سیاهچالههای اطلاعاتی در کره شمالی توصیف کرد.
هویت آنان نیز ناشناخته است اگرچه انتظار میرود بیش از ۷۰ درصد آنان زن باشند. هر دو دولت چین و کره شمالی از اظهار نظر یا تایید اطلاعات مربوط به اخراج اخیر خودداری ورزیده اند. این امر پس از آن صورت میگیرد که دولت کیم جونگ اون در ماه آگوست(مرداد) از بازگشایی مرزها خبر داد مرزهایی که در آغاز پاندمی کووید-۱۹ مسدود شده بودند.
نگرانیهای جدی مبنی بر بازگرداندن ۱۵۰۰ نفر دیگر به کره شمالی در ماههای آینده وجود دارد. با این وجود، چین هرگز کسانی را که فرار میکنند به عنوان فراری نشناخته است و در عوض آنان را مهاجر اقتصادی مینامد. کاتریونا مرداک وکیل دادگستری بریتانیایی در حوزه حقوق بشر میگوید اقدامات این چنینی در داخل کره شمالی پشت درهای بسته رخ میدهند.
او میگوید: "ناپدید شدنهای اجباری، خانوادههای افراد مفقود شده را آزار میدهد". این به معنای غم و اندوه مطلق یک زندگی محبوس در یک بازداشتگاه چینی با بازگرداندن اجباری به کشور کره شمالی است جایی که به احتمال زیاد به عنوان مجازات فرارشان سرنوشتی وحشتناک را تحمل خواهند کرد.
او میافزاید: "توجه جامعه بین المللی به مسائل غزه و روسیه و اوکراین معطوف شده و نقض سیستماتیک حقوق بشر در کره شمالی بی وقفه ناشناخته باقی مانده است".
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل کره شمالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۳۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خبرگزاری کره شمالی جلوتر از خبرگزاری های ایران
عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - خبرگزاری رسمی دولت کره شمالی روز چهارشنبه گذشته (5 اردیبهشت) خبر داد هیات اقتصادی به ریاست یک وزیر (وزیر تجارت بین المللی) پیونگ یانگ را به مقصد تهران ترک کرد.
این اتفاق نادری بود که در عرصه اطلاع رسانی کره شمالی رخ داد.
خبرگزاری دولت کره شمالی برای اولین بار خبر سفر وزیر را اعلام کرد. بعد از آن هم خبرگزاری رویترز آن را در قالب گزارش خبری، منتشر کرد. در گام بعدی هم خبرگزاری ها و رسانه های جهان و ایران آن را بازنشر کردند.
این خبر با ارزشی است. کره شمالی کشور منزوی است و با همسایگان و کشورهای جهان، رفت و آمد سطح بالای و گسترده ای ندارد.
تنها روابط نزدیک کره شمالی به چین و روسیه محدود می شود. در جهان هم دوستان کره شمالی علاوه بر روسیه و چین محدود می شود به بلاروس، کوبا و ایران و احتمالا چند کشور دیگر.
سفر مقامات کره شمالی هم به ایران ، اتفاقی کم رخدادی است. بعد از انقلاب 57 تاکنون،هیچ کدام رهبران کره شمالی به ایران سفر نکرده اند. تنها یک بار نخست وزیر کره شمالی به ایران آمد (سال 91 نشست سران کشورهای عضو عدم تعهد) .
آخرین باری که یک وزیر کره شمالی به ایران آمد مربوط به 5 سال یعنی سال 97 قبل است. وزیر خارجه کره شمالی در سفر به تهران با روحانی رئیس جمهوری و ظریف وزیر خارجه وقت دیدار و گفتگو داشت.
از آن روز تاکنون 4 روز می گذرد اما هیچ خبرگزاری و رسانه ای در ایران هیچ خبری دیگری درباره این سفر و این وزیر کره شمالی منتشر نکرد.
اینکه سرنوشت این هیات و این وزیر کره شمالی چه شد؟ به ایران آمد یا نیامد؟ اگر آمد با چه کسی در ایران دیدار داشت؟ هدف از سفر چه بود؟ درباره چه موضوعاتی با مقامات ایران گفتگو کرد؟
اگر نیامد یعنی سفرش لغو شد؟ اگر بله چرا سفر لغو شد؟
به ویژه که وزیر تجارت بین الملل کره شمالی است. قرار است دو کشور تحت تحریم چه چیزی باهم مبادله و خرید و فروش کنند؟ ما قرار است چه چیزی بخریم و چه چیزی می توانیم بفروشیم؟ کلا داستان جذاب و مهمی است.
مرداد 97 - سفر «ری یونگ هو» وزیر خارجه کره شمالی به تهران و دیدار با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران
هیچ خبرگزاری در ایران از هیچ مقام ایرانی درباره سرنوشت این هیات سوال نکرد. هیچ خبرگزاری در ایران نتوانست از منابع آگاه خود سوال کند و خبری اختصاصی در این باره منتشر کند که این هیات کره شمالی چه شد؟
هیچ مقام مسوولی هم در ایران، در این مدت، احساس مسوولیت نکرد تا به افکار عمومی توضیح دهد آیا این وزیر آمده یا نیامده ؟ اگر آمده ...
این است وضعیت اطلاع رسانی در ایران. خبرگزاری کره شمالی به عنوان بسته ترین کشور جهان ، خبر سفر وزیرشان به ایران را منتشر می کند اما در ایران خودمان، خبری از سرنوشت این سفر و این وزیر نیست. انگار نه انگار. خلاصه اینکه هیچ ارزشی برای مخاطب ایرانی قائل نشدند و هنوز هیچ چیزی نگفته اند.
نکته دیگر اینکه، سکوت در برابر اتفاقات با ارزش خبری ، آن اتفاق را از بین نمی برد بلکه به ابهامات و گمانه زنی های اطراف آن رنگ واقعیت می دهد.
سکوت ایران و کره شمالی بعد از انتشار خبر اول سفر وزیرشان به تهران، به ایران آسیب می زند. بزرگترین آسیب این است که گمانه زنی ها و احتمالات رسانه ها را درباره روابط دو کشور تایید می کند.
خبر را اولین بار خبرگزاری کره شمالی اعلام و بعد از آن، رویترز این خبر را در قالب گزارش خبری منتشر کرد. خبر رویترز به صورت گسترده در همه رسانه های جهان و ایران بازنشر شد. خبر رویترز احتمالات و گمانه زنی هایی را درباره روابط و همکای های نظامی مطرح می کند که به لحاظ چارچوب افکارعمومی، سکوت دربرابر آنها، یعنی تایید غیرمستقیم و ضمنی.
این رفتارها نه تنها به اعتبار رسانه ها و مسوولان ایرانی آسیب می زند بلکه ابهام ها را تقویت و راه رای برای تولید و تقویت شایعه ها و گمانه زنی ها باز می کند.